دیکشنری
داستان آبیدیک
دور چیزی راگرفتن
english
1
general
::
surround a thing
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
دودهای
دودهای کردن
دودوازده وجهی
دودکردن
دودکش
دودکش سیاه
دودی
دور
دور آبیاری
دور از
دور از چشم
دور انداختن
دور اندیشی
دور برداشتن
دور جدید
دور چیزی راگرفتن
دور دور کردن
دور دوم انتخابات
دور زدن
دور سر گردانیدن
دور شدن
دور شونده از نور
دور گرفتن
دور گشتن
دور لرزه
دور و بر
دور و تسلسل
دور و دراز
دور و نزدیک
دور کردن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید